إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون

نخل‌گردانی به مثابه متن آیینی

۳۹۶/۰۸/۱۰ :: ۰۶:۰۷

تفسیر نمادهای دینی در مناسک شیعی - بخش اول

نخل‌گردانی به مثابه متن آیینی

خبرگزاری فارس: نخل‌گردانی به مثابه متن آیینی

پژوهش حاضر با رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز، به مطالعه موردی نخل‌گردانی در روستای ابیانه پرداخته، ضمن بهره‌گیری از دو روش توصیف مختصر و فربه مناسک، به بازنمایی معانی آگاهانه و نمادهای پنهان نخل اشاره می‌کند.

 

 

چکیده

روش‌شناسی تفسیری با تمایزگذاری میان پدیده‌های انسانی و طبیعی، بر این اصل استوار است که موضوع جامعه‌شناسی دین، بعد ذهنی و معنایی صورت‌های تجلی‌یافته دین در تاریخ، جامعه و رفتار انسان‌هاست. این الگو، بر خلاف الگوی اثباتی که به منشأ دین و کارکردهای آن در سطح کلان جامعه توجه دارد، به بررسی ماهیت نمادها و اعتقادات دینی و نقش آن‌ها در معنابخشی به زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز، به مطالعه موردی نخل‌گردانی در روستای ابیانه پرداخته، ضمن بهره‌گیری از دو روش توصیف مختصر و فربه مناسک، به بازنمایی معانی آگاهانه و نمادهای پنهان نخل اشاره می‌کند.

 مهم‌ترین روش‌های جمع‌آوری اطلاعات در این مقاله، روش مشاهده مشارکتی، مصاحبه و روش کتابخانه‌ای است و نتیجه پژوهش، بیان می‌کند که نخل به مثابه تابوت امام حسین(ع) در بستر حیات اجتماعی و زندگانی مردم ابیانه، معنایی فراتر از آنچه در عالم واقع وجود دارد را با خود حمل می‌کند و نمادی از مفاهیم آزادگی، شفابخشی، رستاخیز و بازگشتی جاودانه به اصل واحد را به خود گرفته که در گذر زمان فرسوده نشده، بلکه عاملی برای حفظ تبار، بزرگداشت عناصر طبیعت و بازتولید تقدس اماکن مذهبی در پهنه باورها و مناسک شیعی بوده است.

کلیدواژه ها

نمادهای دینی؛ مناسک شیعی؛ رویکرد تفسیری گیرتز؛ معناکاوی؛ نخل؛ ابیانه

مقدمه

قرآن کریم، آداب و شعائر دینی را جزء ویژگی‌های همه امت‌ها می‌داند «لِکُلِّ أُمَّه جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ» (حج: 67)؛ «ما برای همه [اقوام و جمعیت‌ها] محل مناسک و آیینی معین ساختیم که آن‌ها به جا می‌آورند». (تقی‌زاده داوری، 1388، ص78) در مطالعات انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی دین، مطالعه شعائر و مناسک دینی، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ چنان‌که دورکیم مناسک دینی را برای زندگی اخلاقی، همان قدر ضروری می‌بیند که خوراک برای رشد بدن ضرورت دارد. (همیلتون، 1387، ص205)

آیین سوگواری محرم از جمله باشکوه‌ترین و فراگیر‌ترین مناسک شیعی در جامعه ایران به شمار می‌آید که در قالب آیینی فراگیر در زندگی اجتماعی شیعیان از دیرباز جایگاه مهمی داشته و در هر منطقه‌ای از ایران، با توجه به فرهنگ خاص آن منطقه، با جلوه‌ها و شیوه‌های خاصی ظهور نموده است. مردم در این مناسک، علاوه بر انتقال پیام خود در قالب گفتار، ابزارهای نمادین را یکی از بهترین شیوه‌های انتقال مفاهیم در نظر می‌گیرند. وجود علایم نمادین در این مراسم، از آن جهت اهمیت دارد که در نوعی زمینه و خاطره تاریخی ـ حماسی جای دارد و دیدن آن، خاطرات دینی و حوادث جانبی آن را تداعی می‌کند.

ابزارهای نمادین، مانند آیینه‌ای هستند که از ورای تاریخ، تصویر حوادث را برای مخاطبان آشکار می‌سازند. نخل از جمله این ابزارها به شمار می‌آید که متضمن معانی متعددی است که به صورت مجموعه‌ای منظم و با نشانه‌های بصری، ذهن هر مخاطبی را به سوی رمزگشایی هدایت می‌کند. وقتی به یک نخل به عنوان نماد دینی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که عناصر به‌کاررفته در آن، علی‌رغم آنکه به‌سادگی در کنار هم قرار گرفته‌اند، ناهمگون و ناموزون انتخاب نشده‌اند، بلکه هر کدام، بخشی از باورهای فرهنگی ـ مذهبی مردمان یک دیار هستند که در نخل نمود و تجلی یافته‌اند.

نخل‌های مناطق مختلف ایران، از نظر ساختمان، اندازه، جنس، وسایل تزیینی و در نهایت نحوه تزیین، با هم تفاوت دارند و این خود نشان‌دهنده تفاوت فرهنگ مخاطبان این نماد دینی است. نخل‌های ابیانه نیز از این امر مستثنا نیستند و ابیانه را به یکی از مراکز پرمعنا و شگفت‌انگیز در حوزه نخل‌گردانی بدل کرده‌اند.

تحقیقات پیشینی که درباره نخل و نخل‌گردانی در حوزه علوم اجتماعی انجام گرفته، (بلوکباشی، 1380؛ جمشیدی گوهرریزی، 1389؛ لطیفی و حجی‌زاده بهمدی، 1390؛ محمدپور و شاهی‌زاده‌،1390) بیش‌تر بر جنبه‌های توصیفی و کارکردی نخل‌گردانی تأکید داشته  و کم‌تر به معنا‌کاوی مراسم پرداخته است؛ لذا در پژوهش حاضر، سعی شده با تأکید بر رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز، به کشف معانی آگاهانه و پنهان نخل و مناسک نخل‌گردانی در ابیانه پرداخته شود. بدین منظور، از روش مشاهده مشارکتی، مصاحبه و روش کتابخانه‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شده است.

 اول: تعریف مفاهیم

1. نمادهای دینی (Religious Symbols)

نماد (symbol) عنصری است که معانی عمیق و متعددی را به صورت سربسته و متراکم در خود ذخیره می‌سازد؛ به نحوی که جز از طریق رمزگشایی و تفسیر، به مفهوم و مقصود نهفته در کنه آن نمی‌توان دست یافت. (شجاعی زند، 1378، ص‌282) به تعبیر گیرتز،
نمادها عناصری هستند که ایده‌ها را حمل و به مردم منتقل می‌کنند؛ از این رو، اشیایی همچون چرخ عبادت (Prayer Wheel) بودایی، حادثه‌ای چون تصلیب عیسی مسیح(ع)، آیینی چون مراسم تکلیف پسران یهودی (Barmitzvah) و یا هر عمل آیینی همراه با حرکات و اشارات خاص و اموری از این قبیل که در هر دین، مجموعه‌ای از آن‌ها به گونه‌های مختلف وجود دارد، نمادهایی هستند که معانی مشخصی را انتقال می‌دهند. (پالس، 1385، ص344)

نمادها با ادیان رابطه نزدیکی دارند؛ دین به ماورای ماده مربوط است و نمادهای دینی، نشانه‌هایی هستند که در قالب محسوس به عالم نامحسوس اشاره دارند. (کاظمی، 1390، ص‌129) به اعتقاد تیلیش، اصلی‌ترین ویژگی نمادهای دینی، «اشاره کردن به ماورای خویش»، «قدرت شفابخشی»، «هماهنگی گروه‌های اجتماعی» و «مشارکت در واقعیت آن امری است که بازمی‌نمایانند». (تیلیش، 1375، ص39)

 2. معنا (Meaning)

مفهوم معنا، ارتباط نزدیکی با مفهوم نماد دارد. معنا از طریق نمادها منتقل می‌شود که ابزارهای حامل آن هستند. معنا در حقیقت، آن چیزی است که در نظام فرهنگی جامعه و در تار و پود روابط اجتماعی تعبیه شده و از این رو، تحلیل آن نمی‌تواند بر اساس یک علم تجربی و در جست‌وجوی قوانین انجام گیرد، بلکه باید از طریق یک علم تفسیری و در جست‌وجوی معنا انجام شود. (گیرتز، 1973، ص21 به نقل از فکوهی، 1386)

 3. مناسک شیعی (Shi‘i Rituals)

ویژگی دوگانه مناسک، مبنی بر تمایز با دیگر کنش‌ها و رفتارهای عادی روزمره از یک‌سو و تنیده بودن در رفتارها و کنش‌های عادی روزمره از سوی دیگر، تعریف آن‌ها را با مشکل و ابهام روبه‌رو می‌سازد. اما این ابهام، نمی‌تواند دلیل انکار وجود این رفتارها و کنش‌های ویژه‌ باشد. این ابهام، سبب شده است که به‌جای عرضه یک تعریف کلی برای مناسک، بیش‌تر به عرضه ویژگی‌های مشترک آن‌ها همچون: سنتی بودن (Traditional)، نمادین بودن (Symbolic)، تکراری بودن (Repetitive)،کلیشه‌ای بودن (Stereotype) و... پرداخته شود. Grimes, 2000, p.261))

مناسک در میان پیروان همه ادیان، به صور مختلف اجرا می‌شود و در میان مسلمانان و به ویژه شیعیان، اشکال متنوعی از آن وجود دارد؛ از جمله: زیارت، توسل، شفاعت، نماز جماعت، وقف، نذر، اعتکاف، قربانی کردن، صدقات، جشن‌ها و آیین‌های عزاداری و سوگواری و هم‌چنین نمایش‌های آیینی مثل تعزیه، نخل‌گردانی و غیره. مناسک در اکثر این موارد، به گونه جمعی برگزار می‌شوند. بدین ترتیب، مناسک شیعی عبارتند از: مجموعه اعمال و کنش‌های نمادین و منظمی که اعضای یک گروه مذهبی به نام شیعیان، به طور مکرر و در مقاطع زمانی نسبتاً ثابت در ارتباط با امر قدسی انجام می‌دهند و در طی آن ایمان و احساس دینی برای آنان ایجاد می‌گردد. (تقی‌زاده داوری، 1386، ص15)

 4. نخل

نخل به لحاظ واژه‌شناسی، به معنای درخت خرما یا خرمابُن و مجازاً به معنای درخت و نیز درختچه مومی و تزیینی است. در فرهنگ عامه، کنایه از قد و قامت بالا و نام تابوت‌واره‌ای چوبی است که در عزای امام حسین(ع)، به ویژه در روز عاشورا، بر دوش می‌کشند و در دسته‌های عزاداری می‌گردانند. (دهخدا، 1373، ج13، ص‌19787)

احتمالاً چون در قدیم این تابوت‌واره را از چوب درخت خرما می‌ساختند که چوبی نرم و بسیار انعطاف پذیر بوده است و بدنه‌های پیش و پس آن را با شاخه‌های این درخت می‌ساختند که حالتی خمیده و کمانی دارد، در نتیجه، به "نخل" شهرت یافته است. هم‌چنین می‌توان احتمال داد که این تابوت‌واره به سبب تقدس و حرمت درخت خرما، در فرهنگ ایران "نخل" نامیده شده است؛ زیرا هم‌چنان که درخت نخل در ذهن دینی مردم بر مفهوم تجدید حیات و باروری، بی‌مرگی و جاودانگی و قدرت و استقامت دلالت داشته، تابوت نیز متضمن مفهوم قداست، قدرت و جاودانگیِ تجلی نیروی قدسی و اراده خداوندی به شمار می‌رفته است. (همان، ص19789)

 دوم: چارچوب نظری

به طور سنتی مطالعه مناسک مذهبی در جوامع ابتدایی برای انسان‌شناسان، یکی از موضوعات جالب بوده است. امروزه در این گرایش، دین به منزله مجموعه‌ای از معانی نمادین در نظر گرفته می‌شود و یکی از نظام‌های معنایی است که در هر فرهنگی، اهمیت فوق‌العاده دارد. (‌فکوهی‌،1381، ص‌255) انسان‌شناسی دین عموماً با ظهور رویکرد‌های اجتماعی و فرهنگی، بیش از همه تحت تأثیر سنت دورکیمی در مطالعات دینی بوده است (پالس، 1385، ص145)؛ اما از نیمه دوم قرن بیستم، علی‌رغم تصلبی که در سنت انسان‌شناسی دین وجود داشت، نسل جدید انسان‌شناسان توانستند تحولی جدید در آن ایجاد نمایند.

کلیفورد گیرتز یکی از این انسان‌شناسان بود که با مقاله معروف «دین به مثابه نظام فرهنگی»، پارادایم جدیدی را در انسان‌شناسی دین تعریف کرد که پس از مدتی به انسان‌شناسی تفسیری شهرت یافت. (فکوهی، 1386، ص105) در این نوع از انسان‌شناسی؛ سخن بر سر این است که شبکه‌های معنایی چگونه از خلال نمادها شکل می‌گیرند و با یک‌دیگر مرتبط می‌شوند و برای درک جهان بیرونی که جهان دینی است، چه امکاناتی در اختیار فرد و گروه قرار می‌دهند. (فیروزی، 1389، ص88)

گیرتز تعریف نظری خود را از دین در قالب پنج گزاره به هم پیوسته، این گونه بیان می‌کند:

[1] دین نظامی از نمادهاست [2]که از طریق جهان بینی ـ مفاهیم مربوط به نظم عام هستی ـ [3] خلقیات و انگیزه‌های قدرتمند، فراگیر و پایداری را در انسان‌ها پدید می‌آورد [4] و آن‌ها را در چنان هاله‌ای ازحقیقت می‌پوشاند [5] که انگار تنها واقعیت ممکن به نظر می‌رسند. (Geertz, 1973, p.90)

جوهر این تعریف، آن است که دین دربرگیرنده مجموعه‌ای از نمادهای به‌هم پیوسته است که خلقیات و انگیزه‌ها را با جهان‌بینی هماهنگ می‌سازد. (Munson,1986, p.19-32) به تعبیر گیرتز، نمادهای دینی در جریان مناسک، به مثابه «الگویی از» (Model of) و «الگویی برای» (Model for) به کار می‌روند.

یعنی هم الگویی از نظم کیهانی ارائه می‌دهند (آن‌چه رخ داده است) و هم الگویی برای چگونه زیستن انسان‌ها فراهم می‌کنند (آن‌چه باید رخ دهد)؛ به عبارت دیگر، آنچه نمادهای دینی انجام می‌دهند، تدوین تصویری از ساختار جهان و برنامه‌ای برای هدایت انسان است که صرفاً انعکاس یک‌دیگرند (Fenn, 2009, p.192)؛ بنابراین، می‌توان گفت: اگرچه گیرتز معتقد است که نمادهای دینی با ایجاد نوعی جهان‌بینی و ارائه الگوی رفتاری خاص برای پیروانش، موجب یک‌پارچگی و انسجام آن‌ها می‌گردد، باید به این نکته توجه داشت که وی در تفسیر نمادهای دینی، بر مسأله معنابخشی به زندگی عنایت داشته، نه بر کارکرد نمادها.

 سوم: روش‌شناسی

گیرتز برای نشان دادن معناداری رفتارهای فرهنگی و برخورداری آن‌ها از معنایی فراتر از نگاه عینی و جهان‌شمول، انسان‌شناس را به روش‌ها و نگاه‌های دقیق‌تر و ژرف‌تری فرامی‌خواند. از این رو، دریافت دیگری را در بافتی «زمینه‌ای» بیان می‌کند و آن‌ را توصیف فربه (Thick Description) در برابر توصیف مختصر (Thin Description) می‌نامد.

توصیف مختصر فقط به مشاهده تجربی و ثبت داده‌ها با رویکردی مردم‌نگارانه می‌پردازد، در حالی‌که توصیف فربه، هنگامی پدید می‌آید که انسان‌شناس می‌خواهد «معنای» داده‌های تجربی را آشکار کند. گیرتز در پاسخ به چگونگی کشف معنا، اعتقاد دارد که کنش اجتماعی در قالب نمادها بیان شده است و باید دید که نمادها چگونه معانی را بازنمایی می‌کنند. نمادها در واقع به دو شکل می‌توانند معنا را بازنمایانند:

1. بازنمایی آگاهانه (Conscious Representation): بازنمایی آگاهانه، هم چنان که از نام آن پیداست، از دلالت شئ بر یک مفهوم مشخص و به صورت شفاف حکایت دارد. مانند پرچم که نماد کشور به شمار می‌رود و معنا و مقصود آن روشن است.

2. بازنمایی نمادهای پنهان (Hidden Symbols Representation): مانند هنگامی که افراد، گروه‌ها و یا کل جوامع نمی‌دانند که یک نماد ویژه، نشان‌دهنده چه چیزی است. گیرتز، معانی فرهنگی (Cultural Meannings) مستتر در کنش اجتماعی را عمدتاً از نوع پنهان و ناخودآگاه می‌داند و برای رسیدن به فهم این نمادهای پنهان، رویکرد تفسیری را دنبال می‌کند. (Yvonne Sherratt, 2006, p.111)

گیرتز اذعان دارد که توصیفات فربه، تفاسیری هستند که از آن‌ها برای خوانش و فهم نمادهای پنهان و ناخودآگاه استفاده می‌شود. در واقع این تفاسیر از نظر وی، بر پایه تفاسیر آگاهان و افراد بومی از آن‌چه انجام می‌دهند، صورت می‌پذیرد و آن‌چه انسان‌شناس در توصیف فربه انجام می‌دهد، درک فهم‌های آگاهان و افراد بومی است از آن‌چه انجام می‌دهند. وی برای این فهم، کنش اجتماعی را به مثابه یک متن (Text) در نظر می‌گیردکه لایه‌های (سطوح) متعددی از معانی دارد و معنای هر لایه نیز نسبت به لایه قبل عمیق‌تر است. وی برای فهم متن، نخست از توصیف مختصر بهره می‌گیرد و همه اجزای تجربی کنش اجتماعی را از طریق مشاهده، گردآوری می‌کند و در مرحله دوم توصیف فربه را به‌کار می‌برد که فرایند معناکاوی است. (نادری،1391، ص11)

بدین‌ترتیب، روش‌شناسی این مقاله، بر رویکرد تفسیری گیرتز درباره فهم معنای آشکار و پنهان نخل و نخل‌گردانی به مثابه یک متن آیینی است. مهم‌ترین روش گردآوری اطلاعات در این مقاله، روش مشاهده مشارکتی  (با تأکید بر روش‌شناسی توصیف فربه)، مصاحبه و هم‌چنین روش کتابخانه‌ای در جمع‌آوری اطلاعات است. اطلاعات میدانی به دست آمده، نتیجه حضور نگارنده در تاسوعا و عاشورای سال1391 شمسی (1434ق) و مصاحبه با افراد محلی شرکت‌کننده در مراسم نخل‌گردانی است.

 چهارم: جامعه مورد مطالعه

حوزه جغرافیایی که در آن مراسم نخل‌گردانی از دیرباز رواج داشته، عمدتاً شهرها و آبادی‌های اطراف کویر مرکزی ایران است. در این حوزه وسیع جغرافیایی، نخل‌گردانی بیش‌تر در یزد، تفت، نایین، کاشان و ابیانه، با شکوه و پر رمز و راز برگزار می‌شود. (بلوکباشی، 1380، ص15) استفاده از اشیاء هنری مختلف، زیورهای طلا و نقره و پارچه‌های ابریشمی رنگارنگ بر نخل ابیانه و هم‌چنین بالا بردن آن از کوه مقدس و باورهای مربوط به آن، نظامی پیچیده از معانی و مفاهیم نمادین است که آن ‌را از مراسم نخل‌گردانی دیگر نقاط ایران متمایز می‌سازد و هر ساله، همه اهالی ابیانه را از نقاط مختلف کشور گرد هم می‌آورد و با نشانه‌ها و نمادهای بصری، ذهن هر مخاطبی را به سوی رمزگشایی هدایت می‌کند.

مقاله حاضر، در نظر دارد با هدف فهم معانی فرهنگی پنهان در نخل‌گردانی ابیانه و نیز توجه به فرهنگ زمینه‌ای آن که کم‌تر توجه پژوهش‌گران را به خود جلب کرده، گامی مؤثر در جهت تفسیر این مناسک نمادین بردارد و زمینه را برای بررسی‌های گسترده‌تر آتی در این موضوع هموار نماید.

روستای ابیانه در زاویه شمال غرب کوه کرکس شهرستان نطنز و در دهستان برزرود قرار دارد. (خوانساری ابیانه ، 1378، ص11) نطنز حدوداً در شمال استان اصفهان و دهستان برزرود در چهل کیلومتری شمال غرب آن واقع شده است. (نظری داشلی برون و دیگران، 1384، ص36) در سال 1390 ، صددرصد جمعیت زیر پنجاه سال روستا، خارج از آن سکونت داشته‌اند و جمعیت روستا بالاتر از شصت سال و 294 نفر (173 خانوار تک‌نفره و دونفره) بوده است. (سایت مرکز آمار ایران، سرشماری سال 1390، جمعیت روستاهای استان اصفهان) مردم ابیانه مسلمان و شیعه هستند و با وجود آتشکده هارپاک در این روستا، به نظر می‌رسد که ابیانه‌ای‌ها سابقاً زرتشتی بوده‌اند. (ارشدی ابیانه، 1387، ص35) گویش محلی ابیانه نیز پهلوی اشکانی است. (همان، ص42)

 پنجم: نخل‌گردانی به مثابه متن آیینی

آداب و رسوم عزاداری محرم، از جمله پدیده‌های فرهنگی است که با حفظ عناصر اصلی، به زیور خلاقیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی جوامع و مناطق مختلف آراسته شده و اگرچه دارای مضامین واحدی است، به تبع اختلافات اقلیمی و حوزه‌های فرهنگی، با نمودهای مختلفی، پا به عرصه ظهور گذاشته و بر جذابیت هرچه بیش‌تر خود، افزوده است. از جمله مراسم عزاداری که با وسعت زیادی، در نقاط مختلف ایران و با تأثیر از اوضاع فرهنگی و اقلیمی خاص آن مناطق به اجرا در می‌آید، مراسم «نخل‌گردانی» است که با مفهوم تشییع پیکر مقدس سیدالشهداء(ع) در روز تاسوعا و عاشورا برگزار می‌گردد.

در واقع نخل با به نمایش درآمدن در یک متن آیینی و نمایش رستاخیز و بازتولد دوباره شهیدان دین، اسطوره شهادت را در ماورای تاریخ تکرار می‌کند و صحنه‌ای از واقعه‌ای تاریخی را احیا و بازگو می‌کند که حدود 1400 سال از آن گذشته و زمینه اسطوره‌ای به خود گرفته است. این شمارش، به سنت تکرار بازمی‌گردد و اعمال آغازین نیاکان مردم را باز می‌نمایاند که گویی در زمان حال روی داده است. (کربن، 1358، ص‌114)

 میرچا الیاده این جهان‌بینی را «تکرار ادواری، حضور ابدی» می‌نامد و معتقد است که نمایش مصایب و آلام قدسیان، یعنی نمایش مرگ و رستاخیز آنان در مراسم آیینی، تنها یادآور آن رویدادها نیست، بلکه این رویدادها دوباره در برابر دیدگان مؤمنان به دین روی می‌دهد. (Eliade, 1971, pp. 392) بدین ترتیب، نخل دو کارکرد مهم را در زندگی اجتماعی ایفا می‌نماید: از یک طرف، به گروه‌های اجتماعی کمک می‌کند تا درباره پدیده مرگ خودآگاهی به دست آورند و از سوی دیگر، جامعه را با ارائه یک موقعیت ایده‌آل خیالی (جاودانگی) ارضا می‌کند.

نخل‌گردانی در ابیانه، به مثابه یک متن در نظر گرفته شده که نگارند‌گان، نخست تحت عنوان توصیف مختصر، همه جزئیات آن را مشاهده نموده و سپس ذیل عنوان توصیف فربه، مشاهدات خود را تفسیر کرده‌اند.

 1. توصیف مختصر

مردم ابیانه، آیین نخل‌گردانی را بسیار باشکوه برگزار می‌کنند و در هر جای کشور که باشند، هر سال در دو روز تاسوعا و عاشورا، برای شرکت در این مراسم به ابیانه می‌آیند. همین موضوع، موجب می‌شود که جمعیت مورد مطالعه این پژوهش، بیش از جمعیت ساکن در روستا باشند. تعداد کل شرکت‌کنندگان در مراسم نخل‌گردانی ابیانه در سال 1391 حدوداً دوهزار نفر بود که تقریباً هشتصد نفر زن و بقیه مرد بودند.

دو نخل در روستای ابیانه، وجود دارد که یکی متعلق به محله هِردَهْ (Herdah- پایین‌ده) و دیگری متعلق به محله بَرازا (پَلْ «Pal» و یُسْمون «Yosmun»- بالاده) می‌باشد که در حسینیه هر محله نگه‌داری می‌شود. هر نخل سرپرست و نخل‌بندی دارد که «بابای نخل» نامیده می‌شود. بابای نخل مسؤلیت جمع‌آوری و نگه‌داری پارچه‌ها، اشیا و زیورهای وقفی نخل و هم‌چنین آذین‌بندی آن را بر عهده دارد.

 1-1. نخل‌بندی

در روز هشتم ماه محرم، حدود ساعت هشت صبح، بابای هر نخل، صندوق یا بقچه مخصوص اشیا و زیورهای تزیینی نخل محله خود را از نهانگاهش بیرون می‌آورد و به حسینیه محل می‌برد. در حسینیه، با مراقبت بزرگان محله و ریش‌سفیدان، بدنه نخل را با پارچه‌های رنگینِ سبز و سرخ و چادرشب ابریشمین و تکه‌های شال می‌پوشاند و جبهه پیش روی آن را با اشیا و زیورهای نفیسِ گوناگونی چون: پیشانی‌بند نقره‌ای سکه‌نشان (تَنگه)، النگو و گوشواره نقره، سینه‌ریز، شمشیر و کلاهخود، زنگ و منگوله و آینه می‌بندد و می‌آراید که این کار معمولاً تا بعدازظهر طول می‌کشد.

 گفتنی است که در سال 1391، همسر بابای نخل محله بالا نیز در کار تزیین نخل به او کمک می‌کرد؛ اما وصل کردن تزیینات بر نخل فقط بر عهده بابای نخل بود. بابای نخل پس از تزیین آن، در طول شب‌های تاسوعا و عاشورا، برای مراقبت از نخل، در حسینیه می‌ماند و اهالی برای پذیرایی از وی مقداری نان محلی و چای و قند می‌برند و با روشن کردن فانوس‌هایی در کنار نخل از آن طلب حاجت می‌کنند. البته این طلب حاجت عامیانه است و عالمان دینی با آن مخالف هستند، زیرا به نظر ایشان، تنها از خداوند متعال ‌باید حاجت خواست و نه از اجسام و اشیا، هرچند از نظر مردم مقدس باشند. گفتنی است که بابا، نخل‌ها را در روز تاسوعا با پارچه‌های زربافت رنگارنگ و در روز عاشورا صرفاً با پارچه‌های سیاه می‌پوشاند.

 2-1- نخل‌گردانی

هنگام بلندکردن و حرکت نخل، یک نفر روی نخل می‌نشیند و چندین نفر زیر نخل می‌روند و دستگیره‌های آن را می‌گیرند و روی شانه‌های خود می‌گذارند. نخل‌نشین، کار راهبری و هدایت نخل‌کشان در راه‌های ناهموار و گذرگاه‌های تنگ محله‌های ابیانه را بر عهده دارد و با راهنمایی کردن نخل‌کشان، از برخورد نخل با دیوار منازل و معابر جلوگیری می‌کند؛ زیرا برخورد نخل با دیوار خانه‌ها را خوش‌یمن ندانسته، معتقدند اگر چنین شود، صاحبخانه باید گوسفندی قربانی کند، وگرنه فردی از آن خانه فوت خواهد کرد. نخل‌نشین، هم‌چنین وظیفه اطعام حمل‌کنندگانِ نخل را در ظهر یا شب عاشورا برعهده دارد.

نشستن بر روی نخل از قدیم منحصر و حق طایفه‌های معینی از محله‌های ابیانه بوده که این حق به عنوان یک مالکیت معنوی از پدر به فرزندان به ارث رسیده است. اهالی محله پَل و یُسمون می‌گویند، نخلِ آن‌ها از روستای «جهق» آورده شده است. به این ترتیب که یک نفر از طایفه میرشاه‌علی، به همراه چند نفر دیگر به آن روستا رفته و نخل را از آن‌جا آورده‌اند. هنگام رفتن به آن‌جا، فردی که از طایفه میرشاه‌علی بوده، شرط می‌کند که هنگام آوردن نخل، خود روی آن نشیند و افرادی که با او همراه شده‌اند، پایه‌های نخل را بلند کنند و آن را به ابیانه بیاورند.

 به گفته عده‌ای، افرادی که همراه او بوده‌اند، به دلیل مجروح شدن پای ایشان در طول مسیر، خود به او پیشنهاد می‌دهند که بر روی نخل بنشیند؛ وی نیز پس از رسیدن به ابیانه، با نان و پنیر و چای، از افرادی که پایه‌های نخل را بلند کرده‌اند پذیرایی می‌کند و بدین ترتیب، نشستن بر روی نخل در این طایفه موروثی شده و از آن زمان به بعد رسم می‌شود که هر ساله فردی که بر روی نخل می‌نشیند، به افرادی که پایه‌های نخل را بلند می‌کنند، غذای نذری بدهد.

گرفتن پایه‌ها و دستگیره‌های نخل و حمل آن‌ها نیز به خانواده‌های مشخصی از محله‌ها اختصاص دارد. افراد این خانواده‌ها، گرفتن پایه نخل و حمل آن را در مراسم عزای محرم وظیفه موروثی خود می‌دانند و افراد دیگر بدون رضایت و اجازه آن‌ها نمی‌توانند زیر نخل بروند و دستگیره‌هایی را که به نام آنهاست، بگیرند.

مراجع

فهرست منابع

1. ارشدی ابیانه، علی‌اکبر، جغرافیای ابیانه، کاشان: مرسل، 1383.

2. بلوکباشی، علی، نخل‌گردانی: نمایش تمثیلی ازجاودانگی حیات شهیدان، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380.

3. پالس، دانیل، هفت نظریه در باب دین، ترجمه محمدعزیز بختیاری، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1385.

4. تقی‌زاده داوری، محمود، «دین در رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی و در آیات قرآنی»، دو فصلنامه تخصصی الهیات اجتماعی، ش2، پاییز و زمستان 1388.

5. ـــــــــــــــــــ ، جزوه کلاسی درس جامعه‌شناسی شیعیان ایران، رشته شیعه‌شناسی، قم: دانشگاه قم، 1386.

6. تیلیش، پال، «معنی و توجیه نمادهای دینی»، ترجمه امیرعباس علی‌زمانی، مجله معرفت، ش19، 1375.

7. جمشیدی گوهرریزی، مهدیه، «نخل و نخل‌گردانی در استان یزد»، مجله معرفت، ش151، تیر 1389.

8. خوانساری ابیانه، زین‌العابدین، ابیانه و فرهنگ مردم آن، تهران: گنجینه هنر، 1378.

9. دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، ج13، تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا، 1373.

10. سایت مرکز آمار ایران، سرشماری سال 1390، جمعیت روستاهای استان اصفهان، www.amar.org.ir

11. شجاعی زند، علیرضا، «تعریف دین و معضل تعدد»، مجله نقد و نظر، ش19 و 20، تابستان و پاییز، 1378.

12. فکوهی، ناصر، تاریخ اندیشه و نظریه‌های انسان‌شناسی، تهران: نی، 1381.

13. ـــــــــــــــــ ، «نگاهی بر رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز با تأکید بر تفسیر او از پدیده دینی»، مجله مطالعات جامعه‌شناختی، ش31، پاییز 1386.

14. گزیده‌های زاد اسپرم، ترجمه و پژوهش محمدتقی راشد محصل، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی، 1385.

15. فیروزی، جواد، «انسان‌شناسی دین و نمادهای قدسی در اندیشه کلیفورد گیرتز»، پژوهشنامه ادیان، ش7، بهار و تابستان 1389.

16. کاظمی، لیلی، «فلسفه نمادها و علت کارکرد آن در آیین ها»، مجله زیباشناخت، ش23، نیمسال دوم 1390.

17. کربن ، هانری، ارض ملکوت: کالبد انسان در روز رستاخیز: ایران مزدایی تا ایران شیعی، ترجمه سیدضیاء‌الدین دهشیری، تهران: مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، 1358.

18. لطیفی غلامرضا و اسماعیل حجی‌زاده بهمدی، «مراسم آیینی نخل‌برداری روز عاشورا در فردوس»، فصلنامه دانش بومی، ش2، 1390.

19. محمدپور احمد و رامین شاهی‌زاده، «مطالعه مردم‌شناختی مراسم عاشورا در شهر اردبیل»، مجله مطالعات اجتماعی ایران، ش3، پاییز 1390.

20. محمدی، جلیل، دین زرتشت، زنجان: نیکان کتاب، 1387.

21. نادری، احمد، «کلیفورد گیرتز، از پوزیتیویسم تا انسان‌شناسی تفسیری»، پژوهش‌های انسان‌شناسی ایران، ش3، 1391.

22. نظری داشلی برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده مردم‌شناسی، 1384.

23. همیلتون، ملکم، جامعه‌شناسی دین، محسن ثلاثی، تهران: تبیان، 1387.

24. یشت‌ها (ج1 و 2)، تفسیر و تألیف داوود ابراهیم‌پور، تهران: نشر اساطیر، 1377.

25. Eliade, Mercea, Patterns in Comparative Religion, Trans By R.Sheed, London, 1971.

26. Fenn, Richard.k, Key Thinkers in the Sociology of Religion, London, 2009.

27. Geertz, Clifford, The Interpretation of Cultures, New York, 1973.

28. Grimes, Ronald .L, “Ritual”in Guide to the study of religion, Ed. Willi Braun and Russell T. McCutcheon, London: Continuum, 2000.

29. Munson, Henry؛ Geertz on Religion: The theory and the practice, Religion, vol.16, 1986.

30. Sherratt, Yvonne, Continental Philosophy of Social Science, Cambridge University Press, 2006.

نویسندگان:

محمود تقی‌زاده داوری: دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

امید بابایی: دستیار علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه پیام نور

فصلنامه شیعه شناسی شماره 53

ادامه دارد...

تعزیه : نقل این مطلب به معنی پذیرش تمام آن نیست

«فرهنگ تعزیه در جامعه ایرانی» آماده شد

پژوهشگر موسیقی در گفتگو با مهر:

«فرهنگ تعزیه در جامعه ایرانی» آماده شد

کیوان پهلوان
شناسهٔ خبر: 4116661 - چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۲
کیوان پهلوان پژوهشگر موسیقی ضمن تشریح جزییات مجموعه «فرهنگ تعزیه در جامعه ایرانی» از تولید چند اثر پژوهشی و موسیقایی دیگر خبر داد.

کیوان پهلوان مولف، مورخ و پژوهشگر موسیقی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تازه ترین فعالیت های خود در عرصه موسیقی بیان کرد: تمامی کارهای مربوط به تدوین مجموعه بیست جلدی «فرهنگ تعزیه در جامعه ایرانی» به پایان رسیده و طبق تازه ترین اطلاعاتی که دریافت کردم دو جلد اول این اثر طی یکی دو ماه آینده در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت. در این کتاب که همراه با آثار نوشتاری اش بسته صوتی نیز منتشر خواهد شد، تمامی عناصر و اجزای مربوط به مجالس شبیه خوانی در تمامی مناطق کشور با ذکر نمونه های مختلف چه در حوزه نمایشی و چه در حوزه موسیقایی برای پژوهشگران و علاقه مندان ارایه شده است.

وی ادامه داد: تالیف این مجموعه بیست جلدی نتیجه بیش از دو هزار ساعت تصویربرداری و فایل صوتی من و متین رضوانی پور از هنرمندان و تعزیه خوانانی است که در تمام مناطق کشور مشغول به فعالیت هستند. ما در این فضا تمام تلاش خود را انجام دادیم که فضا به گونه ای برای مخاطب ارایه شود که علاوه بر گونه های مختلف نمایشی تعزیه به تفکیک هنرمندان همه استان ها به موضوع نقش موسیقی ردیف دستگاهی ایران در این هنر ارزشمند نیز توجه شود و فکر می کنم با توجه به مطالب عنوان شده و نمونه های صوتی می تواند منبع خوبی در جهت مطالعه و تحقیقات در حوزه مجالس شبیه خوانی باشد.

این مدرس دانشگاه افزود: کتاب دیگری که برای انتشار آماده است، مجموعه چند جلدی «دانشنامه هویت شناسی سرزمین نوروز» است که بر اساس تحقیقات میدانی و کتابخانه ای من پیرامون آیین های مختلف نوروزی و البته فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع مختلف از شمال آفریقا تا هند و چین شکل گرفته که تلاش کردم در این چارچوب فضایی را ترسیم کنم که براساس آن این منطقه می تواند با توجه به تنوع فراوان فرهنگی و زیستی تبدیل به یک قطب مهم در جهت جهانی شدن باشد. من در حوزه تحقیقات میدانی این مجموعه ضمن سفر به کشورهایی چون آذربایجان، تاجیکستان و ازبکستان و البته تحقیقات کتابخانه ای تقریبا همه منابع تحقیقاتی و پژوهشی را مورد مطالعه قرار دادم تا چیزی از قلم نیفتد و امیدوارم بتواند مجموعه قابل تاملی در این عرصه باشد.

پهلوان که طی سال های اخیر در جشنواره های مختلف مرتبط با موسیقی اقوام ایران به عنوان داور حضور داشته در پایان صحبت های خود بیان کرد: تولید و ضبط مجموعه آثاری در حوزه موسیقی خانقاهی، شادمانه های موسیقی شش مقام تاجیکستانی و موسیقی کشور هندوستان در حوزه سازهای کوبه ای، سی تار و دایره از جمله کارهایی است که تصمیم دارم آنها را در فضای مجازی منتشر کنم اما چون هنوز تاریخ انتشار آنها مشخص نیست، فعلا نمی توانم درباره جزئیات آنها به نکات بیشتری اشاره کنم.

محرم در میان اقوام ایرانی؛تعزیه‌ای که با نذر عزاداران ۵۰۰ ساله شد

نگاهی به آیین‌های عاشورایی؛

محرم در میان اقوام ایرانی؛تعزیه‌ای که با نذر عزاداران ۵۰۰ ساله شد

آئین های عاشورایی اصفهان
شناسهٔ خبر: 4111036 - پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۰
روایت محرم و سیاه‌پوشی ایران حکایت عرض ارادتی از شهرهای مختلف تا دورترین روستاهاست و آیین‌های عاشورایی تجلیگاه این ارادت است که در هرجایی رنگ و بوی خاص خود را دارد.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها - فاطمه کازرونی: حال و هوای ایران اسلامی روی نوا و نوحه و با زمزمه نام «حسین» اوج می‌گیرد، دور یا نزدیک فرقی ندارد، صدا خیلی خیلی زود گوش و دلت را همراه می‌کند، هیئت‌های مذهبی از اول محرم خیمه‌های عزا را به پا کرده‌اند و شب و روز شهر را شور و شعور بخشیده‌اند.

کوچه‌ها را که قدم می‌زنی از شهر و روستا تا دورترین آبادی این دیار حرف و کلام یکی است، محرم حسابش با همه آئین‌ها جداست، ایرانِ سیاه‌پوش در محرم حال و هوایش یکی است، غرب و شرق و شمال و جنوب ندارد، ترک و لر و کرد و بلوچ و ترکمن و عرب هم ندارد، اینجا همه لهجه‌ها و زبان‌ها و اقوام، حسین(ع) را صدا می‌زنند.

آیین‌های سنتی عاشورایی روایت گر عاشقانه‌ای حزن‌انگیز از مردمان ایران است، عاشقانه‌ای که گاه سرتاپای اهالی این دیار را در خاک و «گِل» فروبرده تا هر عزاداری زمزمه کند: آب حیات من است خاک سر کوی تو.

روایت این عاشقانه از روزها قبل از محرم شروع می‌شود، از ایامی که همه‌چیز مهیای عرض ارادتی دیگر است. خیمه‌ها در شهر پا می‌گیرد؛ دیوارها و خیابان‌ها سیاه‌پوش می‌شوند و نوحه‌های محلی تا روستاهای دورافتاده ضجه می‌زنند. در این گزارش سراغ برخی آئین‌های عاشورایی در نصف جهان می‌رویم.

محرم در نصف جهان

قدمت عزاداری‌ برای سید و سالار شهیدان در اصفهان پیشینه‌ای به بلندای تاریخ دارد، شاید بزرگ‌ترین سنت اصفهانی‌ها در سوگواری برای حضرت اباعبدالله الحسین را در امتداد عرض ارادت مردم این استان به سید و سالار شهیدان در طول سال جست‌وجو کرد چراکه مجالس وعظ و خطابه و ارادت به اهل‌بیت از ماه محرم آغاز می‌شود و تا محرم سال بعد امتداد پیدا می‌کند.

قدمت حوزه علمیه اصفهان به زمان آل‌بویه می‌رسد که بزرگانی چون ابن‌سینا و ابوریحان بیرونی در این حوزه به تدریس می‌پرداخته‌اند، دوره دوم در عصر سلجوقیان است که در آن مدارس این حوزه علمیه گسترش فراوانی یافت، دوره سوم در عصر صفویان است که با توجه به انتقال پایتخت به اصفهان و نیز توجه خاص شاهان صفوی، این حوزه علمیه به اوج رونق خود رسید و دوره چهارم نیز از پایان عصر صفوی تا عصر حاضر است.

تاریخ عظیم نصف‌جهان در پرورش شاگردان مکتب اهل‌بیت و امام صادق (ع) موجب شده است تا اصفهان نام نیمی از جهان را نه‌تنها در هنر و تاریخ بلکه در علم و فضیلت نیز بر پیشانی پرافتخار خویش حک کنداین تاریخ عظیم نصف‌جهان در پرورش شاگردان مکتب اهل‌بیت و امام صادق (ع) موجب شده است تا اصفهان نام نیمی از جهان را نه‌تنها در هنر و تاریخ بلکه در علم و فضیلت نیز بر پیشانی پرافتخار خویش حک کند و مهم‌ترین رسم اصفهانی‌ها نیز از این تاریخ گسترده سرچشمه گرفته است.

هنوز مردم بسیاری از شهرستان‌های مختلف استان رسوم مختلف خود در ماه محرم را به‌خوبی حفظ کرده‌اند، از نقش‌جهانی که یکپارچه سیاه‌پوش می‌شود تا نطنز که با نامی تاریخی به معنای «شهری با آب‌های فراوان» از قدیم‌الایام با عزاداری‌های جان‌سوز هفت هیئت مذهبی خود در سوگ لب‌های تشنه پسر پیامبر اکرم (ص) شهرت دارد.

در شهر اصفهان برخی مراسم‌های عزاداری شهرت تاریخی خاصی دارد چراکه از بیش از ۱۰۰ سال پیش در اصفهان برپا و مردم به حضور در این مجالس عقیده دارند که از جمله این موارد روضه حاج زرگرباشی در خیابان طالقانی، بانک‌دار در خیابان چهارباغ پایین و روضه شهید مظلوم شمس‌آبادی است که برخی به طور معمول به شکل متوالی در ماه محرم و صفر ادامه دارد.

مراسم سوگواری سیدالشهدا در اصفهان روزهای تاسوعا و عاشورا به اوج خود می‌رسد، این مراسم‌ها به طور معمول از صبح زود آغاز می‌شود و در پایان مراسم پس از اقامه نماز ظهر از عزاداران پذیرایی می‌شود.

رسوم عزاداری محرم در خمینی‌شهر

خمینی شهر مشهور به حسینیه ایران بیش از ۳۰ سال است که با برپایی کاروان هشتم محرم و یادآوری ورود کاروان امام حسین به کربلا به سوگ می‌نشیند و برپایی این کاروان الگویی برای راه‌اندازی کاروان‌های مشابه در دیگر نقاط کشور بوده است.

این قافله به طول چندین کیلومتر شامل شترسوار و اسب‌سوارانی است که در صف نخست این قافله انبیای الهی همچون آدم، نوح، سلیمان و غیره قرار دارند و در ادامه نیز سپاه امام حسین (ع) و عمر بنی سعد هرکدام با پوشش ویژه خود حرکت می‌کنند.

غذای نذری اصلی در خمینی‌شهر در این روز برخلاف غذای معمول اصفهان آبگوشت است و آش نذری نیز در نقاط مختلف شهر در میان مردم پخش می‌شود.

عزاداری محل به محل یکی از سنت‌های عزاداری در این شهرستان است و دسته سادات و روحانیون یکی از دسته‌های عزاداری خمینی‌شهر هستند که با شال سبز در مراسم عزاداری این شهرستان حاضر می‌شوند.

مطابق یکی از رسوم قدیمی این شهرستان، کودکان در روزهای عاشورا و تاسوعا لباس سبز پوشیده و در قالب هیئت حضرت علی‌اصغر در محلات مختلف حضور پیدا می‌کنند.

اجرای تعزیه‌های ۵۰۰ ساله در کاشان؛ «دارالمومنین»

کاشی‌ها با برپایی آیین وداع‌خوانی که از سوزناک‌ترین بخش‌های تعزیه سنتی این شهرستان محسوب می‌شود و نخل‌گردانی به عنوان نمادی از تشییع پیکر سیدالشهدا در ماه محرم به سوگ می‌نشینند.

مردم شهرستان کاشان معروف به دارالمومنین که از زمان‌های قدیم به حفظ دینداری و ولایت‌مداری در کشور شهره هستند، برای عزاداری ماه محرم نیز سنگ تمام می‌گذارند.

در کاشان هر شب از محرم به نام هیئت خاصی است و مردم کاشان با حضور یکپارچه در هیئت مذکور شور عزاداری را با شعور مذهبی خود می‌آمیزند.

حرکت هیئت‌های مختلف در کاشان از مرکز هیئت تا بازار انجام و سپس مراسم عزاداری در این مکان برپا می‌شود.

«چاووش‌عزا»ها نوای آغاز ماه محرم را فریاد می‌کنند

«چاووش‌عزا»به ویژه در مناطق خشک کویری استان مرسوم است، در این آیین خواننده اشعاری را می‌خواند که واقعه غم انگیز کربلا را در ذهن تجسم می‌کند .

تعزیه‌خوانی در شهرستان کاشان به شکل سنتی برگزار می‌شود که روستای نشلج از مشهورترین مکانهای برگزاری این آیین است، وداع‌خوانی از سوزناک‌ترین قسمت‌های تعزیه سنتی کاشان است که به صورت گروهی برای عزاداری امام حسین(ع) و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل (ع) اجرا می‌شود.

متن تعزیههای کاشان بیش از ۵۰۰ سال است که تغییر نداشته و تحریف در آن کمتر راه یافته است.

جغجغه‌زنی (کوبیدن چوب‌های خراطی شده به یکدیگر به جای سینه‌زنی) نیز یکی دیگر از رسومات این شهرستان است که بیشتر در نوش آباد و سفید شهر آران و بیدگل انجام می‌شود که در این آیین چوب‌های خراطی شده به یکدیگر کوبیده می‌شود.

نطنز، شهری که نام آن تداعی‌گر معنای «شهری با آبهای فراوان» است ، با آداب خاصی به عزاداری برای امام حسین (ع) و یارانش می‌پردازند که این عزاداری‌ها به ویژه در ابیانه و بادرود معروف است.

جغجغه‌زنی و طلوع‌خوانی در ابیانه

جغجغه‌زنی، نخل‌گردانی و طلوع‌خوانی از جمله رسومات قدیمی است که عزاداران حسینی در روستای تاریخی ابیانه سالی‌های سال است این رسوم را در ماه عزای سیدالشهدا اجرا می‌کنند.

در رسم سنتی جغجغه‌زنی ابیانه عزاداران به جای سینه زدن در زمان مداحی، دو چوب خراطی شده را به یکدیگر می‌کوبند و نکته بسیار مهم اینکه نوحه‌های عزاداری اصیل و خاص هستند.

جغجغه‌زنی به طور معمول در روز تاسوعا و طلوع‌خوانی در عاشورا انجام می‌شود در روز عاشورا مراسم عزاداری از ابتدای صبح تا انتهای شب ادامه دارد و بر این اساس رسمی به نام طلوع‌ خوانی شکل گرفته است.

آیینی بدون تحریف با قدمت ۹ قرن در نطنز

آیین نخل‌ گردانی با قدمت ۹۰۰ ساله که در تمام شهرهای این شهرستان و در روزهای تاسوعا و عاشورا انجام می‌شود، این آیین با گذشت ۹ قرن هنوز نیز به همان شیوه قدیمی انجام می‌شود و عزاداران هنوز از همان کوچه پس کوچه‌های قدیمی و مسیرهای سخت عبور می‌کنند.

قدمت برگزاری نمایش آیینی تعزیه در حسینیه مرکز شهر نطنز نزدیک به ۵۰۰ سال است و در چهار حسینیه مرکز شهر، ارشاد علیا، افوشه و سرشک برگزار می‌شود.

مراسم جاروکشی پیرغلامان حسینی را می‌توان از دیگر رسوم قدیمی ایام ماه محرم در نطنز برشمرد که در حسینیه ارشاد علیا برگزار می‌شود، بازسازی ورود کاروان امام حسین(ع) به کربلا با حرکت کاروان‌های حسینی از جمله بادرود و خالدآباد، همراهی مداحان با نوحه‌های حزن انگیز با این کاروان و سپس به نمایش گذاشتن حرکت قافله اسرا از رسوم ویژه نطنز در این ایام است.

آیین «جوش» و عزاداری شب «بنی‌اسد» در هیئت چهل دختران و کلوان عزاداری خاص و سنتی هفت هیئت‌ قدیمی نائین در ایام محرم از دیگر رسوم نایینی ها در محرم است.

در روزهای دیگر محرم و صفر از قبیل شب اول ماه صفر، اربعین و ۲۸ صفر هم مراسم های عزاداری خاصی برگزار می‌شود؛ به طور مثال در شب ۲۸ صفر در محله کلوان در مقابل امامزاده حیدر (ع) دیگ‌های آش برپاشده و در این شب هیئت عزاداری از حسینیه باب المسجد به حسینیه کلوان آمده و سپس در مقابل دیگ‌های آش به عزاداری می پردازند.

شبیه خوانی و تعزیه خوانی در روستای بافران نائین

مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی در روستای بافران نائین در نوع خود بی‌نظیر و دیدنی است، این مراسم که در روز عاشورا برگزار می‌شود بسیار حزن‌انگیز است و مردمی که وسیله نقلیه دارند در روز عاشورا از شهرها و روستاهای اطراف برای مشاهده این مراسم باشکوه خود را به بافران می‌رسانند.

سادات خوانساری‌ شال عزا بر کمر بستند

خوانسار شهری است که سابقه آن به پیش از اسلام برمی‌گردد اما قرن‌ها سابقه دین‌داری و ولایت‌داری را بر پیشانی‌نوشت پرافتخار تاریخ خود دارد و نوای تعزیه سوگواری این باغ شهر ایرانی آوازه جهانی و بین‌المللی دارد.

از روز ششم محرم شهر خوانسار حالت عزای عمومی به خود می‌گیرد به شکلی که فعالیت‌های اقتصادی و تجاری نیز از این روز کمرنگ می‌شود.

از روز ششم کار مدارس و ادارات نیز تحت‌الشعاع محرم قرار می‌گیرد به گونه‌ای که برخی ادارات نیمه وقت هستند و یا کارکنان آن در این ایام مرخصی می گیرند.

برپایی تعزیه نیز از مهم‌ترین آیین‌های سنتی خوانسار است که قدمت آن به سال‌های دور می‌رسد؛ «تعزیه قودجان» شهرتی جهانی و بین‌المللی دارد و در این ایام پذیرای تعزیه‌گردانانی از سرتاسر کشور است.

همچنین چندین تعزیه فعال در خوانسار طول ماه محرم بعد از ظهرها به اجرای مراسم می‌پردازند.

سینه‌زنی در این شهر به همان شیوه سنتی و با مداحی‌های سوزناک و اشعار پرمعنای سوگوارانه انجام می‌شود و گذر زمان نتونسته بر این آیین قدیمی اثر بگذرد.

خوانساری‌ها برای سادات احترام ویژه‌ای قائل هستند و از قدیم‌الایام، سادات این شهر در ماه محرم با انداحتن شال سبز به هیئت‌های عزاداری وارد می‌شوند.

حرکت دسته‌های عزاداری در قالب هیئت‌های سینه‌زنی یا زنجیرزنی، راه اندازی سفره‌های نذری که از عزاداران پس از هر برنامه و گاه در هر سه نوبت پذیرایی می‌شود از دیگر رسوم عزاداری خوانساری‌هاست.

حرکت دادن دسته‌های شترسوار و اسب‌سوار که یادآور عبور کاروان اهل‌بیت امام حسین(ع) است و صدای شیپور جنگ و نقاره در لابه‌لای حرکت کاروان نیز تداعی صحنه‌های رزم و مبارزه‌ آن زمان است از دیگر رسوم سنتی خوانسار است که در ایام عزاداری اباعبدالله‌الحسین (ع) برگزار میشود.

ثبت ملی تعزیه شهرستان‌های مختلف استان اصفهان

تعزیه به عنوان هنر نمایشی سوگواری امام حسین(ع) از ماه محرم در شهرستان‌های مختلف آغاز و در اواخر ماه صفر مصادف با ایام وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) و شهادت امام حسن(ع) رونق بیشتری پیدا می‌کند به ویژه در روستای قودجان خوانسار که در این ماه پذیرای تعزیه‌گردانانی از سراسر کشور است و مراسم تعزیه آن در ایام سوگواری پایان ماه به شکل مستقیم پخش می‌شود.

این هنر عظیم که برترین شیوه بیان حقیقت در دورانی از تاریخ است که اجازه روشنگری‌های صریح از عاشقان و پیروان امام حسین(ع) سلب شده بود، هنوز نیز در این استان جایگاهی ویژه دارد به گونه‌ای که تعزیه اصفهان، خمینی‌شهر، نجف‌آباد و کاشان به ثبت ملی نیز رسیده است.

اما نکته جالب توجه این است که در اصفهان بیشتر لوازم و تجهیزات مورد نیاز تعزیه‌خوانی از نذورات مردم تهیه می‌شود .

«رکعت به رکعت عاشقی» در تعزیه

«رکعت به رکعت عاشقی» در تعزیه

تعزیه رکعت به رکعت عاشقی
شناسهٔ خبر: 4098315 - جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۳
شب‌های ماه محرم یکی از بهترین زمان‌های اجرای تعزیه است و از سال‌های دور این رسم وجود داشته، امسال هم سیاوش طهمورث برای برپایی این رسم قدم برداشته است.

مجله مهر: «ظهر عاشورا وقتی که آتش جنگ بالا می‌گیرد، عابس ‌بن شبیب شاکری یکی از یاران امام حسین رو به شوذب، غلام خودش می کند و از او می‌پرسد میخواهد چه کند...شوذب که شهید می‌شود، نزد امام حسین (ع) می‌رود و می‌گوید « یا ابا عبدالله (ع) به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» عابس که میدان جنگ می‌رود کسی حاضر نمی‌شود پا در میدان بگذارد، او هم زره را از تن و کلاه‌خود را از سر برمی‌دارد و به سپاه عمربن‌سعد حمله می‌کند. به دستور عمربن‌سعد او را سنگباران و سپس سر از تنش جدا می‌کنند.»

بار دیگر تعزیه

در اینجا روایتی کوتاه از سرگذشت یکی از یاران امام حسین را خواندید، ولی از روزگاران دور تعزیه از شیوه‌های اجرایی تعریف کردن داستان‌های کربلا بوده است و هر شب داستان یکی از این افراد خوانده می‌شد. با اینهمه داستان عابس از آن‌هایی است که کمتر شنیده‌ایم و از همین رو سیاوش طهمورث و گروهش در سوگواره نمایش «رکعت به رکعت عاشقی» راه سختی را برای اجرای این شخصیت دارند.

وقتی تعزیه چشم‌رنگی‌ها را هم جذب خودش می‌کند

درفضای باز بنیاد روایت فتح، مخاطبان برای شنیدن این داستان‌ها جمع شده‌اند. روی  صندلی از هر قشر و سنی می توانید ببینید، حتی در میان آن‌ها چهره‌هایی را می توان دید که از کشورهای دیگر آمده‌اند و روی صندلی‌ها نشسته‌اند. شب سوم از تعزیه است، شب اول پرده مسلم و شب دوم پرده حُر خوانده شده و در شب سوم پرده عابس را می‌شنویم. پرده‌خوانی و تعزیه را با هم در این جا می‌توان دید. سیاوش طهمورث کارگردان این سوگواره می‌گوید که در تعزیه به ندرت شب عابس خوانده می‌شود، با این‌حال فضایی اپرایی و بسیار گیرا دارد.

روی صندلی‌ها پر شده است، برخی ایستاده کار را دنبال می‌کنند، اما در میان مردمی که نشسته‌اند، چشممان جلب چند نفری می‌شود که چشم آبی و پوست روشن دارند  و همه حواسشان به اجرای تعزیه است. بعد از تمام شدن اجرا پائول و آنتوان گفتند که از فرانسه به ایران آمده‌اند و در دانشگاه تهران درس می‌خوانند. هردوی‌شان سال اولی بودند و در جواب سوال که چه چیزی از عاشورا می‌دانند، هر دو گفتند که فقط روایت به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) را می‌دانند. برای‌شان توضیح دادیم که تعزیه هر شب به داستان شهادت یکی از یاران امام حسین (ع) می‌پردازد. از زبان فارسی چیزی نمی‌دانستند و فقط از آوا و موسیقی‌هایی که شنیده بودند، خوششان آمده بود، پائول می‌گفت حالا که ماجرای هرشب فرق می‌کند، باید هر شب به اینجا بیاییم تا همه را ببینیم!

به جز این دو نفر دو دختر دیگر هم از فرانسه بودند که آن‌ها از رنگ لباس‌ها و نحوه اجرای تعزیه و البته محل اجرای آن حرف می‌زدند و برای‌شان جالب بود که در چنین فضایی این نمایش اجرا شده است.

می‌خواهیم مخاطب امروزی را جذب تعزیه کنیم

سیاوش طهمورث را بیشتر از تلویزیون می‌شناسیم، او در مجموعه‌های زیادی از دهه ۶۰ تا امروز حضور داشته است. او که کارگردانی تئاتر هم می‌کند، در این‌سال‌ها تعزیه‌های مختلفی را روی صحنه برده است، اما این‌بار بعد از چند سال با سوگواره «رکعت به رکعت عاشقی» برگشته و به مدت ۱۰ شب این تعزیه را اجرا می‌کند. خودش تاکید می‌کند با وجود اینکه طی این سال‌ها مدل‌های متفاوتی از تعزیه را دیده‌ایم، اما مخاطب امروزی کمتر با شیوه سنتی اجرایی این هنر ارتباط برقرار می‌کند. «برای مخاطب امروزی مسایل تکنیکی خیلی جذابیت ندارد و حتی ممکن است او را خسته کند، به همین دلیل فکر کردم این اجرا را برای مخاطب گیراتر کنیم. برای مثال زمان آن را کوتاه‌تر کردیم، چون هر کدام از پرده‌هایی که در تعزیه اجرا می‌شود، بیشتر از سه ساعت زمان می‌برد و ما آن را به یک ساعت رساندیم. ما تازه این راه را شروع کردیم که بتوانیم مخاطبان تازه‌ای را به این هنر علاقه‌مند کنیم به طوریکه پای دیدن آثار بنشینند.»

طهمورث معتقد است زمانی در کارش موفق شده که بتواند مخاطب عام را به تعزیه جذب کند، به طوریکه هر شب برای دیدن پرده‌های مختلف حاضر شود و داستان‌ها را پیگیری کند.

او می‌گوید «متاسفانه این روزها کارهای مناسبتی بیشت به کاسبی بدل شده، در صورتیکه تعزیه از گونه‌های نمایشی است که همه روزهای سال می‌توان اجرا کرد، چون امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) را در همه روزهای سال داریم. نه فقط دهه محرم.»

این کارگردان معتقد است با هنر می‌توان اعتقادات مردم را درگیر کرد، «وقتی کسی با تماشای تعزیه اشک می‌ریزد، در حقیقت اثر هنری اعتقادات مردم را درگیر خودش می‌کند.»

برای دیدن این سوگواره می‌توانید ساعت ۲۰:۲۰ به بنیاد فرهنگی روایت فتح واقع در میدان فردوسی، ابتدای خیابان سپهبدقرنی سر بزنید.

تعزیه را بهتر بشناسیم؛ همه آنچه باید از تعزیه بدانیم

تعزیه را بهتر بشناسیم؛

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم

تعزیه در بین الحرمین شهر اهواز
شناسهٔ خبر: 4099857 - پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹
در این روزگار بیش از اینکه تعزیه دیده باشیم، نامش را شنیده‌ایم و شناخت زیادی از آن نداریم، در این نوشته اطلاعاتی را از این هنر سنتی بدست می‌آورید.

مجله مهر: تقریبا برای همه ما نام تعزیه و دهه اول محرم باهم گره خورده است، یکی علت است و دیگری معلول، هرجور حساب کنیم باید با هم بیایند و غیر از این انتظار نداریم.

تعزیه در لغت به معنای سوگواری و عزاداری است و در تعریف عام‌تر به تئاترهای مذهبی که درباره واقع کربلا هستند، گفته می‌شود. نام اصلی تعزیه، شبیه خوانی یا شبیه‌گردانی است، یعنی اینکه افراد اجرا کننده، شبیه و بازی کننده نقش شخصیت‌های اصلی هستند.

نکته‌ای که در این میان باید به آن اشاره کرد این است که تعزیه لزوما درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا نیست، نمایشنامه‌های تعزیه درباره موضوعات دینی و حماسی است مثل تعزیه حضرت ابراهیم، تعزیه امامان مختلف و حتی تعزیه خنده‌دار هم داریم.

تعزیه که مجموعه‌ای از رنگ،شعر و موسیقی است؛ بیشتر برای مرگ اولیا و عزیزان از دست رفته اجرا می‌شود. نمایشی مذهبی که خیر و شر در آن مبارزه می‌کنند.

هنری برخاسته از ایران

تعزیه در سال ۲۰۱۰ در میراث فرهنگی و معنوی یونسکو ثبت شده است و با اینکه در نقاط دیگر جهان از جمله جزیره ترینیداد در دریای کارائیب تا جزایر اندونزی اجرا می‌شود، اما تعزیه از ایران برآمده است. سابقه آن به سال‌ها قبل از عاشورا و ورود اسلام به ایران برمی‌گردد که به آن «سووشون‌خوانی» می‌گفتند و نمایش در آتش رفتن سیاوش اجرا می‌شد که وقتی سیاوش، سالم از میان آتش رد می شد، نشانی از بی‌گناهی او بود.

کارگردان تعزیه را «معین‌البکا» می‌نامند

تعزیه، تئاتر مذهبی است که نمایشنامه آن به صورت شعر است و همراه با موسیقی اجرا می شود بنابراین با تئاتری مذهبی متداول فرق دارد. البته قواعد تئاتر در آن رعایت می‌شود، کارگردان، بازیگر و نمایشنامه دارد و روی صحنه هم اجرا می‌شود، البته لباس، تجهیزات و گریم هم دارد.

به هر اجرای تعزیه، «مجلس» می‌گویند؛ بازیگران آن را «شبیه خوان» می‌نامند، کارگردان تعزیه، «معین البکا» و نویسنده آن «مقتل‌نویس» است. همچنین به نمایشنامه تعزیه، «جُنگ» می‌گویند. تهیه‌کننده تعزیه، «بانی» و مابقی عوامل را هم «عمله تعزیه» می‌نامند.

بخش‌های مختلف تعزیه را بهتر بشناسید

مجلس یا دستگاه: به هر اجرای کامل یک مجموعه تعزیه می‌گویند. اگر در تعزیه، نقش مثبت با شمشیر شهید شود به آن «مجلس شهادت» می‌گویند که در روز خوانده می‌شود مثل مجلس شهادت امام حسین. اما اگر نقش مثبت با زهر شهید شود به آن «مجلس وفات» می‌گویند که در شب خوانده می‌شود مثل مجلس وفات امام موسی کاظم.

مجلس‌ها هم چند بخش دارند؛

الف. پیش خوانی: همان ورود گروه تعزیه به صحنه است. آن‌ها دسته جمعی درباره شخصیتی که قرار است، تعزیه‌اش را بخوانند، نوحه خوانی می‌کنند. بعد از آن همه به جز کارگردان می‌روند، او هم خلاصه داستان را می‌گوید، دعا می‌کند و می‌رود.

ب. پیش واقعه: قصه‌ای جانبی که با مجلس اصلی در ارتباط است و نهایتا یک ساعت طول می‌کشد. به این داستان جانبی، گوشه هم می‌گویند که نقش مقدمه را دارد مثل گوشه زائر امام رضا در مجلس امام رضا.

ج. واقعه: بدنه اصلی تعزیه که حدودا ۳-۴ ساعتی زمان می‌برد.

شبیه خوان یا بازیگران: نام دیگر تعزیه شبیه خوانی‌ است، چون بازیگران شبیه شخصیت‌های تاریخی بازی می‌کنند و تاکید دارند شبیه آن‌ها شوند و این، یک نمایش هم شبیه ماجراست. شبیه خوانان در تعزیه به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند؛   

-موافق‌خوان یا مظلوم‌خوان: نقش‌های مثبت تعزیه که عموما لباس‌های سبز، مشکی و سفید دارند. از دستگاه دشتی و آواز برای خواندن ابیات استفاده می‌کنند. صوتی‏ خوش و آوازی گیرا هم دارند. به خواندن آن‌ها تحریرخوانی می‌گویند. البته موافق خوان‌ها هم به چند گروه تقسیم می‌شوند؛

الف: امام خوان: کارکشته‌ترین و خوش صداترین شبیه خوان. بازی در این نقش، ‌نهایت بازی یک شبیه خوان و اوج استادی اوست. بازیگر نقش امام معمولا زره به تن نمی‌کند. او باید صورتی متین و زیبا داشته باشد و در زندگی روزمره هم مردم دوستش داشته باشند.

ب. شهادت خوان: موافق خوانی که درپایان مجلس تعزیه توسط اشقیا شهید می‌شود. مجلس تعزیه به نام اوست و مسیر قصه او را دنبال می‌کند.

ج. بچه خوان: اولین حضور یک شبیه خوان با بازی در نقش بچه‌خوان آغاز می‌شود. با توجه به اینکه معمولا شبیه خوانی، نسل به نسل و پدر به پسر است، بچه خوان‌ها اکثرا فرزند تعزیه خوان‌ها هستند و به آن‌ها نقش‌هایی مثل طفلان مسلم، سکینه یا عبدالله داده می‌شود. بعدا و بعد از سن بلوغ، بسته به نوع صدا، بچه خوان‌ها تبدیل به موافق خوان یا مخالف خوان می‌شوند.

د. حر خوان: شبیه‌خوان خاکستری. نماد این خاکستری بودن و مردد ماندن، حر بن یزید ریاحی از فرماندهان سپاه کوفه است که عاشورا به امام پیوست. رنگ لباس او معمولا نارنجی یا صورتی است.

ه. زنانه‌خوان: در هنرهای نمایش سنتی ایران اعم از تعزیه، روحوضی و... زنان بازی نمی‌کنند و از زن پوش استفاده می‌کنند، این نقش در تعزیه، زنانه‌خوان نام دارد. شبیه‌خوانانی که صدای زیر و ظریف دارند، چادر و برقعی به سر می‌کنند و نقش‌های زنان را بازی می‌کنند مانند حضرت زهرا، حضرت زینب و...

-مخالف‌خوان یا اشقیاخوان: نقش‌های منفی تعزیه که عموما لباس‌های سرخ‌ و صورتی می‌پوشند. آن‌ها با نوعی آینده‌بینی دارند، از ظالم بودن خودشان آگاهند و خودشان و بقیه اشقیا را لعنت می‌کنند. صدای زمخت و صورتی گرفته دارند. با پرخاش‌گری که به آن اشتلم‌خوانی می‌گویند حرف می‌زنند و موقع ورودشان به سکو، موسیقی تندی نواخته می‌شود. مخالف خوان‌ها به چند گروه تقسیم می‌شوند؛

الف. شمرخوان: متبحرترین مخالف خوان، شمر خوان است. شبیه خوان شمر از نظر سابقه و کسوت هم تراز با امام خوان در موافق خوان‌هاست. فعال‌ترین شبیه خوان از نظر بازی با شمشیر و خنجر و جست و خیز و پر دیالوگ‌ترین‌ها به خصوص در تعزیه حضرت عباس. او همیشه کلاه خود و زره به تن دارد و محور شرارت است. نقش فعال شمر در تعزیه، برعکس واقعیت تاریخی است چون شمر در کربلا، دور از میدان نبرد بود و تا وقتی کسی زمین نمی‌افتاد به او نزدیک نمی‌شد.

ب. تخت‌خوان: شبیه خوان‌هایی که سن و سالی ازشان گذشته و نمی‌توانند روی سکو حرکت کنند، روی تخت می‌نشینند و می‌خوانند. تخت ‌شین‌ها که اکثرا مخالف خوانند شامل شبیه خوان یزید، ابن زیاد، مامون و...‌ می‌شوند. آن‌ها لباس جنگ به تن نمی‌کنند و دستور می‌دهند.

ج. نعش: سیاهی لشگرند. نمی‌شود به آن‌ها شبیه خوان گفت چون دیالوگی ندارند و فقط در صحنه حاضرند. معمولا نعش‌ها، افراد همان روستا یا از نزدیکان بانی هستند.

معین البکا یا کارگردان: مسلط‌ترین شبیه‌خوان و پیشکسوتی که مجالس تعزیه و دیگر شبیه خوانان را به خوبی می‌شناسد. معین البکا براساس محل برگزاری، نوع و فضای تعزیه، شبیه خوان‌ها را دعوت به همکاری می‌کند. او وظیفه تقسیم نقش‌ها را دارد و باید با شبیه خوان‌ها تمرین کند. معمولا هم بازی نمی‌کند. در گوشه‌ای می‌نشیند تا اگرکسی دیالوگ‌هایش را فراموش کرد به کمکش برود. معین البکا، علاوه بر بازیگران، جامه‌دار (مسئول لباس) و گریمورهم می‌آورد که به آن‌ها «عمله تعزیه» می‌گویند.

نسخه یا فیلمنامه: کل مکتوبات تعزیه را نسخه می‌گویند. متن تعزیه‌ها هم مسجع و شعر است. بیشتر اشعار نسخه‌ها هم از نوع مثنوی‌اند و علمی نیستند. به نویسنده اشعار، مقتل‌نویس می‌گویند. خود نسخه‌ها هم بخش‌ها و نام‌های گوناگونی دارند؛

الف. جُنگ: نمایشنامه کل یک مراسم تعزیه را جنگ می‌نامند، یک کتابچه کوچک با ابعادی نصف یک دفتر مشق است. در انتهای هر جنگ، تعداد بازیگران هر مجلس و وسایل مورد نیاز آن نوشته می‌شود. جنگ در حقیقت دفترچه‌ای قدیمی است که در اختیار کارگردان یا معین البکا قرار می‌گیرد.

ب. فرد: دفترچه‌ای با ابعاد حدود ۱۵ در ۵ سانتی‌متر که به راحتی در دست جا می‌شود. در این دفترچه‌ها، دیالوگ‌های هر شبیه خوان نوشته شده است. در این نسخه‌ها قسمت‌هایی که شبیه خوان‌ها باید سکوت کنند، خط کشیده شده است.

ج. کتاب تعزیه: دفترچه‌ای که چیدمان و ترتیب و تأخر دیالوگ‌گویی را معلوم می‌کند. به این نحو که زیر اسم هر شبیه خوان، اولین کلمه مصراعی که باید بخواند دیده می‌شود. ترتیب اسامی هم ترتیب خواندن آن‌ها را مشخص می‌کند. البته شبیه خوان‌ها همراه معین البکا شب قبل از اجرا دورهم جمع می‌شوند و مدام دوره خوانی می‌کنند.

موسیقی: گروهی ۷ نفره که طبل، دهل، سنج، سرنا و شیپور می‌زنند. این گروه با اجرایشان تلاش می‌کنند، فضای صحنه را عوض کنند. هر وسیله در زمان خاصی نواخته می‌شود مثلا طبل، موقع ورود افراد و سنج هم ضربات شمشیر در میدان جنگ را همراهی می‌کند. این موسیقی هیچ وقت همراه با آواز و خواندن شبیه خوان‌ها همراه نمی‌شود. هر کدام از شبیه خوان‌ها هم دستگاه آوازی خاصی دارند مثلا امام خوان در دستگاه پنجگاه و رهاوی می‌خواند. شبیه خوان عباس در چهارگاه می‌خواند. مخالف خوان‌ها، سه‌گاه می‌خوانند حتی بازیگر نقش عبدالله فرزند امام حسین (ع) در گوشه راک می‌خواند که برای همین این گوشه به راک عبدالله معروف شده است.

آموزش تعزیه

تعزیه مثل خیلی از هنرهای بومی این کشور، چندان آموزش کلاسیک ندارد. تعزیه‌خوان‌ها معتقدند این هنر را باید مرحله به مرحله یاد گرفت و با سرکلاس نشستن نمی‌شود، تعزیه‌خوان شد. اما تعزیه خوانی مثل تئاتر و سینما احتیاج به استعداد بازیگری و البته حافظه خوب برای حفظ کردن دیالوگ‌ها دارد. تعزیه خوان نباید خجالتی باشد و بتواند راحت داد و فریاد کند.

برای تعزیه‌خوان شدن به روش سنتی باید از کودکی مراحل را طی کرد؛ اول «بچه خوانی» است یعنی بازی در نقش طفلان مسلم. بعد در نوجوانی، قاسم خوانی می‌کنند که همان بازی در نقش قاسم است. در این مرحله چون صدا بالغ می‌شود،آنها که صدای کلفت تری دارند وارد جمع منفی خوان‌ها می‌شوند و آنها که صدای بهتری دارند نقش‌های مثبت را بازی می‌کنند. اگر هم صدای تعزیه‌خوان، زیر باشد نقش زن به او می‌دهند (درتعزیه، زنان بازی نمی‌کنند).

آنچه «تعزیه» را جاودانه ساخته است

۱۳۹۶/۰۷/۰۶ :: ۱۰:۳۳

کوروش زارعی در گفت‌وگو مشروح با فارس:

آنچه «تعزیه» را جاودانه ساخته است

تعزیه میراث هنرمندان ایرانی است

خرافات و انحراف باید از این گونه نمایشی دور شود

خبرگزاری فارس: آنچه «تعزیه» را جاودانه ساخته است/تعزیه میراث هنرمندان ایرانی است/خرافات و انحراف باید از این گونه نمایشی دور شود

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری گفت:تعزیه منحصر به زمان خاصی نیست می‌تواند در تمام طول سال اجرا شود منتها تعزیه در نوع سوگواره خود در ایام محرم و صفر طرفداران زیادی دارد.

 

به گزارش خبرنگار تئاتر فارس، تعزیه منحصر به زمان خاصی نیست و می‌تواند در تمام سال روزانه اجرا داشته باشد. چرا که داستان‌های آن تنها مربوط به وقایع غم‌انگیز کربلا و عاشورا نیست.

تعزیه در نوع شادی‌آور خود نیز وجود دارد که تاکنون مغفول واقع شده و اجرایی نداشته است. زیرا تعزیه در نوع سوگواره خود و اهمیت آن در ایام محرم و صفر طرفدارهای بسیاری داشته است

کوروش زارعی بازیگر و کارگردان تئاتر و مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری پس از تماشای سوگواره نمایشی رکعت به رکعت عاشقی که هر شب در بنیاد روایت فتح برگزار می شود درباره تعزیه به گفت وگو با خبرنگار فارس نشست.

*دیدگاهتان درباره تعزیه چیست و فکر می‌کنید چه آثاری بر تئاتر کشور گذاشته است؟

تعزیه یک موروثی دیرینه است که از دوران صفویه برای حفظ ارزش‌های اخلاقی و رشادت‌های امام حسین(ع) و یاران ایشان در فضای کربلا به شکل جدی پی گیری شد و تا اینکه به راه‌اندازی تکیه دولت رسید.

تعزیه در دوران اوج خود شبیه‌خوانان و هنرمندان بزرگی را داشته است. هنرمندانی که از کودکی با افتخار وارد این کار می‌شدند و با حفظ نسخ و بهره‌گیری شیوه‌ها و فنون تعزیه آن را به نسل‌های بعد از خود سینه به سینه منتقل می‌کردند.

اینگونه هنر تعزیه تاکنون ماندگار شده است. اما آنچه بیش از همه این‌ها موثر در ماندگاری تعزیه، نسخ و فنون آن نقش دارد، مردمی بودن و تصاحب جایگاه دل آنها است. دل‌های مردم به خاطر وجود ائمه اطهار و معصومین تعزیه را سر پا نگه می‌دارد و به آن شکوه جلال می‌دهد. چرا که حضور ائمه به دل‌های همگان شکوه و جوانی بخشیده است. در نتیجه تعزیه همیشه تازه، دوست داشتنی و لذت بخش روح و روان ما است.

*نقش مردم در ماندگاری تعزیه چقدر مهم است؟

تعزیه دارای پایگاه مردمی است و هر آنچه از حمایت مردمی بهره ببرد جاودانه خواهد شد. مالکیت این گونه نمایشی به هیچ ارگان و سازمان دولتی و خصوصی مربوط نمی‌شود. چرا که مالکان اصلی آن مردم هستند. از ابتدای شکل گیری، هنر تعزیه با استقبال مردمی و مطالبه آنها مواجه بوده است.

*در هنر نمایشی چقدر مهم بوده است؟

تعزیه در هنر نمایشی ما نیز موثر واقع شده است. هنگام بررسی دقیق تئاترهای تولید شده در ایران از قدیمی‌ترین آن دریافت خواهیم کرد که از عناصر سازنده و فنون تعزیه استفاده‌های فراوانی شده است.

این موضوع بعد از انقلاب شدت گرفت و خودش را بیش از پیش نشان داد. امروزه می‌بینیم که از شیوه روایت و ساختار «Epic» تعزیه در تئاترهای ایرانی استفاده زیادی می‌شود. این موضوع در فعالیت هنری اهالی تئاتر اعم از پیشکسوتان،جوانان، حتی دانشجویان تئاتر و یا دانشجویانی که تئاتر آزمایشگاهی و تجربی را دنبال می‌کنند دیده می‌شود.

موسیقی، ساختار، فرم، شیوه اجرایی و طراحی خلاقانه فضای تعزیه بارها در تئاتر کشور به کار گرفته شده است. تمام این نشانه‌ها حاکی از اصالت ایرانی این هنر با ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بالا است. تعزیه میراث هنرمندان موسیقی و هنرهای نمایشی ایرانی است. جایگاه تعزیه آنچنان تثبیت شده است که چه مورد حمایت سازمان‌های مربوطه قرار گیرد و چه این اتفاق سر نگیرد چراغش همیشه روشن خواهد بود.

*آیا می‌توان تعزیه را با هنرهای نمایشی در اروپا مقایسه کرد؟

تعزیه را می‌توان یک اپرای ایرانی دانست. چرا که نمایشی دارای موسیقی، ریتم، حرکت و نوعی آواز جهت روایت داستانی جذاب است. تمام عناصر مذکور در اُپراهای اروپایی نیز وجود دارد. اما آنچه تعزیه را از آن ممتاز می‌سازد تقدس و فاخر بودن آن نسبت به اُپراهای اروپایی است. هنگامی که یک تعزیه در فستیوال‌های خارجی حضور می‌یابد و یا در ایران میزبان مهمانان خارجی می‌شود آنها را شگفت زده می‌کند.

تعزیه به عنوان سرمایه فرهنگی هنری ایران باید حفظ شود. یعنی بتوانیم نیروهای جدید  و خلاق برای آینده این هنر تربیت کنیم. حمایت‌های دولتی از اجرای تعزیه خوب است. اما برای حیات هرچه پُر قدرت‌تر آن باید روی علاقه‌مند سازی نسل‌های آینده کشور به هنرهای بومی و اصیل ایران کار کنیم. اگر نسل‌های آینده کشور را برای هنر تربیت کردیم پشتوانه فرهنگی غنی برای خودمان تامین کرده‌ایم.

یعنی هم هنرمندی که توان اجرای هنرهای بومی و ایرانی را داشته باشد و هم مخاطبان و علاقه‌مندان به این هنر را در آینده خواهیم داشت. فرهنگ و هنر یک سرزمین به این ترتیب است که زنده و گسترده خواهد شد.

*متأسفانه این روزها شاهد این نیستیم که جوانان خیلی رو به تعزیه بیاورند چطور است که تنها بیشتر پیشکسوتان را در این عرصه می‌بینیم؟

درست است، بسیاری از هنرمندان فعال در هنر تعزیه افراد میانسال هستند. ما امروزه کمتر با حضور جوانان و نوجوانان روی صحنه‌های تعزیه مواجه هستیم. در نتیجه باید برای آن برنامه ریزی کنیم. باید معین‌البکا، موزیسین، بچه‌خوان و نسخه نویس تربیت و پرورش دهیم. همچنین لازم است نسخه‌های تعزیه را جمع‌آوری، تدوین و اصلاح کنیم. باید داستان‌های تعزیه را دراماتیک‌تر از قبل به مردم ارائه و خرافات و انحرافات آنها را حذف تا به واقعیت سندی نزدیک شود.

هنرمندان این هنر فاخر با اینکه حتی بدون حمایت‌های مسئولین و سازمان‌های مربوطه به کار خود ادامه خواهند داد اما بهتر است که حمایت، همراهی و همیاری مسئولین با این هنرمندان انجام شود.

تعزیه منحصر به زمان خاصی نیست و می‌تواند در تمام سال روزانه اجرا داشته باشد. چرا که داستان‌های آنها تنها مربوط به وقایع غم‌انگیز کربلا و عاشورا نیست. تعزیه در نوع شادی‌آور خود نیز وجود دارد که تا کنون مغفول واقع شده و اجرایی نداشته است.

زیرا تعزیه در نوع سوگواره خود و اهمیت آن در ایام محرم و صفر طرفدارهای بسیاری داشته است. ما می‌توانیم از تعزیه‌های شادی‌آور در میلاد ائمه و جشن‌های اسلامی استفاده کینم که موجب پیوند قدرتمند‌تری با مردم نسبت به قبل می‌شود.

متاسفانه این نوع تعزیه که امکان اجرا در تمام سال به صورت مداوم را دارد از سوی هنرمندان و مسئولین مغفول واقع شده است. انشاءلله با همراهی و همکاری هنرمندان این هنر و سازمان‌های مربوطه تعزیه‌های شادی‌آور نیز احیا و در چرخه هنر کشور قرار گیرد.

*ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما متشکرم.

انتهای پیام/

 

تعزیه و فلسفه آن (30)   غرض سیاسی تعزیه

 

تعزیه و فلسفه آن (30)


غرض سیاسی تعزیه


اینک بخشهائی از این رساله را به عنوان سند مهمی در فرهنگ نمایشی آن زمان بدون هیچ اظهار نظری در اینجا نقل می کنیم : متن کامل آن که تاریخ شیعه را در بر دارد در مجالس حسینیه نظام العلماء ( از صفحه 61 تا 77 ) چاپ 1323 تبریز آورده شده است :
از جمله امور سیاسیه که بزرگان فرقه شیعه از چند قرن به این طرف لباس مذهبی پوشانیده و خیلی مورث جلب قلوب خودی و بیگانه گردیده همانا اخذ اصول ( تیاتر ) است به اسم شبیه و تعزیه در ماتم حسین .
( تیاتر ) را بدوا" حکمای هندوستان به اغراضی چند که از موضع بحث ما خارج است جزو عبادات خود قرار داده سپس اروپائیان به مقتضای سیاست لباس تماشا بر او پوشانیده در تماشا گاه های عمومی امور مهمٌه سیاسیه را برای جلب قلوب در انظار عام و خاص جلوه می دهند و اندک اندک به یک تیر دونشان شد هم تفریح طبایع و هم جلب قلوب عامٌه . در امور سیاسیه فرقه ء شیعه از این نکته کاملا" فایده حاصل کرده ، لباس مذهبی بدو پوشانده اند ... در هر صورت اثری که باید در تعزیه و شبیه به قلوب عام و خاص عاید شود شده . واضح است که از یک طرف در مجالس روضه خوانیهای متواتره و در منابر و مجالس ذکر مصائبی که بر بزرگان دین شان وارد شده و ظلمهائی که بر ( حسین ) وارد آمده و با آنهمه احادیث مشوقانه که در گریه و مصائب آل پیغمبر ذکر می نمایند شبیه آن مصائب را نیز در انظار جلوه دادن خیلی اثر می بخشد و زیاده از آنچه به تصور آیدعام و خاص این فرقه را راسخ العقیده می گرداند ...
این فرقه ( یعنی شیعه ) شبیه را به اقسام مختلفه در می آورند . گاهی در مجالس مخصوص و مقامهای معیٌنه . چون در اینگونه مجالس و مقامهای مخصوصه از فرق دیگر کمتر شرکت می نمودند . وضع تیاتری خاص ایجاد نموده شبیه در آورده در کوچه و یازار و در میانه جمیع فرق دیگر بگردانند . و بدین سبب آنگونه اثری که باید و شاید و از تیاتر و تماشا در کار است در قلوب هرفرقه از خودی و بیگانه می بخشد و رفته رفته این عمل شبیه بقدری مورث توجه خاص و عام گردیده که بعض فرق دیگر اسلام و برخی از هنود نیز تقلید از شیعیان کرده به نقل شبیه با آنان همراهی مینمایند ... گویا اصول تیاتر و عمل شبیه را در فرقه شیعه از روی سیاست سلاطین صفویه که اوٌل سلسله بودند که بقوٌت مذهب سلطنت را به چنگ آورده قوت دادند . رؤسای روحانی شیعه نیز اندک اندک تائید کردند و مجاز دانستند .
باید اضافه کنیم این نوشته که در روزنامه حبل المتین نیز به چاپ رسیده بود برای بار دوٌم به صورت کتاب به ضمیمه رساله دیگری تحت عنوان « سیاست الحسینیه » در سال 1328 هجری توسط ذبیح الله خان ظفر الدوله سردار مؤید و برای بار سوم به همین عنوان در سال 1331 هجری بوسیله میرزا محمد خان غفاری کاشانی اقبال الدوله چاپ و منتشر و مجانا" بین علاقمندان توزیع شد .
پایان « تعزیه و فلسفه آن »


مایل بکتاش . همان صص 37 و 38 .

پایان

تعزیه و فلسفه آن (29)   شبیه خوانی ( مذاکره )

 

تعزیه و فلسفه آن (29)


شبیه خوانی ( مذاکره )


نظام العلماء مذاکره وقایع عاشورا در تعزیه داری ( شبیه خوانی ) را وسیله توضبح راه حق و باطل دانسته و با اشاره به خود نوشته است که :
« در میان اعمال خیر توسل به دامن مبارک حضرت سید الشهداء و مذاکره اوضاع و اطوار آن امام هدی را نیز بیشتر از همه اعمال باعث استحکام رکن تولٌا و تبرٌا بجا آورده ... عمده پایه و مایه دین تولٌا و تبرٌا است که دلسوزی و رقٌت به آن حضرت و توجٌه به ظلم و جور اهل شقاوت مستلزم استحکام این معنی می باشد . »
وی کتاب « مجالس حسینیه » را با آیه ای از قرآن که از آغاز استناد گاه مراسم عزاداری محرم بود به پایان رسانیده که اینست : وسیعلم الذین ظلمو ایٌ منقلب ینقلبون ( بزودی کسانی که ستم کردند خواهند دانست که چه انقلابی آنها را منقلب خواهد ساخت ) .
کتاب محمد رفیع طبا طبائی ( نظام العلماء ) که در آستانه دوره مشروطیت انتشار یافت حاکی از آگاهی و نگرشی نو بر تعزیه ( شبیه ) در جامعه سنٌتی بود که میتوانست به شناختن تعزیه و کاربرد نوین زیبائی شناسی آن در جامعه ای جدید کمک نماید . وی در کتاب خود با نقل رساله ای در باره شبیه به قلم « دکتر جوزف » که گفته شده « یکی از مورخین معروف فرانسه است » نشان داد که فشر متحرک جامعه سنٌتی در ارزشیابی زیبائی شناسانه « تعزیه » از زمان میرزا ابو القاسم قمی به این طرف به نقطه جدیدی رسیده که در جهت تکامل طرز تلقی پویا و سنٌتی آن است . »


مایل بکتاش . همان . ص 36 .