اگر در فوتبال پرسپولیس ، افتخارات علی دائی و
محبوبیت بهزادی را نداریم لااقل اخلاق دهداری
را داشته باشیم .
55 سال است که طرفدار دو آتشه سرخیوشان هستم و در غم و شادیشان شریک . امٌا نه دیگر در این اواخر و نه دیگر در برابر تیم ته جدولی ده نفره مسجد سلیمان که با آن مساوی کرده اند و هادی نوروزی به نحوی گریه کرده است و گابریل به نحوی دیگر و سنگ و پاره آجر به سوی پرسپولیسی ها می آمده است ، بنگر شاید جان سالم به در برده است و... چرا ؟!. اینجا دیگر بحث فوتبال نیست و بحث اخلاق است ؛ بسیار فراتر و مهم تر از فوتبال . مسجد سلیمانی ها شاید نخستین بارشان نباشد !!! و شاید واقعا" مسائل اساسی اخلاقی - ادبی - فرهنگی داشته باشند . امٌا چرا در مقابل پرسپولبس تا به این حدٌ شدید ؟! . این را باید در حاشیه های بسیار بیش از حدٌ و غالبا" غیرلازم سرمربی پرسپولیس و شاید تا حدودی سایر مدیران پرسپولیس جستجو کرد که عملا" انگیزه چنین خشونت هائی را قبل از بازی فراهم آورده آن را برای خود تدارک دیده بودند . کار به سواد و کمال درخشان و خردبین و سیاسی و...و.. برخی دیگر از مدیران پرسپولیس ندارم . از زمانی که پروین و پس از وی سیاسی در راس پرسپولیس قرار گرفتند آن مرام سردار و دائی و... هم با منش 60 - 70 ساله سرخپوشان روز به روز کمرنگ و کمرنگ تر شد . بازیکنان پرسپولیس اگر هم تقصیری داشته باشند ، که هیچگاه تقصیر یکجانبه نیست ! ، کمترین تقصیر را دارند ؛ و بیشترین گناه ، در واقع ، متوجه کادر مدیریتی پرسپولیس و به خصوص سرمربی آن با آن مصاحبه های کاملا" غیر لازم امٌا تحریک آمیزش هست ...