کودکی دو - سه ساله درون منقلی از آتش شعله ور !
میگویند که وقتی دو - سه ساله بوده ام به اصطلاح امروزی ها آرام و قرار نداشته ام وهمه از دست من به عذاب ! از در منقل آتش افتادن سوختن و جزغاله شدن بخشی از اندامم در آن تا فراری دادن کارگر خانه مان بنام رجب که بعد از او نوجوانی بنام محمد را آوردیم و او صبر و حوصله ای بیشتر داشت .
بنویسم چگونه ؟ دلش را دارید که بخوانید ؟